پا های گناه کار

ساخت وبلاگ

امکانات وب

جون کندم و رفتم

بغض خوردم و رفتم

مثل سایه آمدم و

مثل غریبه رفتم

از ابتدا اضافی بودم

من با گریه حماقت رفتم

دیگر دلم همسفر نمیخواد

من بدون روحم رفتم

آسمان آبی ساختم و

مه غم دیدم و رفتم

یه خطا را دو بار دیدم

قابل بخشش نبود و رفتم

به پشت سر نگاه نکردم و

با هر چه غم که بود رفتم

تمام راه را خیره ماندم

به پاهای گناه کارم

حیف قدم های بی منتم

که برای هیچ و پوچ برداشتم

دیگر خیال برگشت ندارم

من رفتم و فراموش نکردم

۹۶/۰۵/۱۷

فریدون حیدریان

نبودت...
ما را در سایت نبودت دنبال می کنید

برچسب : های,گناه,کار, نویسنده : 8yadegari945 بازدید : 156 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 0:16